سلامت نیوز:ترجیعبند جملات والدین در این روزهای سال «درسبخوان» است؛ 3هفته این جمله تکرار میشود تا دوره امتحانات پایان ترم تمام شود. این 3 هفته برای دانشآموزان و والدینشان سرشار از اضطراب است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،شبزندهداری در برخی مقاطع سلامت دانشآموزان را به مخاطره میاندازد. نمرهها که بیاید، فکر و خیال اهالی شب امتحان کم میشود، ولی تأثیرات اضطراب تا مدتها با بچهها باقی میماند. اگرچه اضطراب جزو جداییناپذیر هر امتحانی است اما میتوان از شدت آن کاست. البته به اعتقاد برخی از کارشناسان، در دانشآموزانی که درسخواندن برایشان امری خودانگیخته است، اضطراب محلی از اعراب ندارد.
حمید سپهر، روانشناس متخصص اختلالات یادگیری در گفتوگو با همشهری گفت: اضطراب در دانشآموزان را باید ریشهایتر بررسی کرد و باید پرسید چرا امتحانات برای آنها اضطرابآور است. ما همیشه به این فکر میکنیم که اظطرابآور بودن امتحان طبیعی است و حال باید کاری کرد که دانشآموزان اضطراب کمتری را تجربه کنند. با این طرز فکر کمک میکنیم که جو آموزشی اشتباه که هماکنون حاکم است، تداوم پیدا کند.
هماکنون در جامعه جوی علیه اضطراب دانشآموزان ایجاد شده و اکثریت معتقدند که این اضطراب آسیب جدی به روان، شادی و یادگیریشان وارد میکند.
سپهر، در ادامه گفت: این «جو» را در مورد کنکور هم داریم، بارها وزیر آموزش و پرورش در مورد کلاسهای کنکور و مشق شب و... نیز مواضعی را اعلام کرده که نشاندهنده مخالفت با آنهاست اما در عمل شرایط بهگونهای دیگر است. جنگ زرگری با مؤسسات تستزنی راهحل مقابله با مشکل اصلی نیست.
بهنظر من اگر آموزش و پرورش برنامههای درسی و روشهای تدریس و ارزشیابی را تغییر میداد بهطوری که این اضطراب کاهش پیدا کند و جو مدرسهها عوض شود، خودبهخود این مؤسسات تستزنی از بین میرفتند. جلوی تبلیغات تلویزیونی کلاسهای کنکور را گرفتن کار صحیحی است، ولی از این مورد نمیتوان گذشت که وجود آنها نشاندهنده یک نیاز است.
این نیاز و اضطراب ناشی از آن را ما خودمان ایجاد کردهایم. جو رقابتی حافظهمحوری وارد برنامهریزی درسی شده که فلسفه پایه آن رفتارگرایی، انتقال اطلاعات است. این روش به جای همکاری و خودسازی، ارزیابی از خود و کمک به همدیگر، رقابت را ترغیب میکند. تنها «رقابت سالم» یکی از عناصر پیشرفت است.
وی که رقابت لجامگسیخته در حوزههای ورزشی را هم مضر میداند، خاطرنشان کرد: ریشه اضطراب دانشآموزان، نگاه رفتاری و همچنین مکانیسم پاداش و تنبیه است. پاداش و تنبیه یک نگاه عقبافتاده در روانشناسی تربیتی است که حتی دیدگاههای اسلامی نیز آن را تأیید نمیکند. دیدگاههای امروزیتر متمرکز بر انگیزههای درونی است.
براساس این دیدگاهها باید کاری کنیم که بچهها درس خواندن را دوست داشته باشند؛ درحالیکه از سالهای قبل از انقلاب هم به چنین دیدگاهی هیچ توجهی نشده است.
فیلسوفان پایهگذار نظامهای جدید آموزش با روشهایی که مبتنی بر پر کردن حافظه و رقابت باشد، مخالفند اما هماکنون بنگاههایی تشکیل شده که از اضطراب دانشآموزان و خانوادههای آنها سودهای آنچنانی میبرند. مولد این بنگاهها، سیاستهای اشتباه آموزشوپرورش است. مقابله با این بنگاهها زمانی از بین میرود که شما نظام آموزشی را تغییر دهید.
وقتی بچهها درس خواندن را دوست داشته باشند و درصورت قبولی در امتحانات، خودشان از پیشرفتشان راضی باشند میتوان امید داشت که خودانگیخته درس بخوانند. سوی دیگر بام آموزش و پرورش که از آن طرف هم افتادهایم، حذف نمره در مقطع ابتدایی است. دانشآموزانی که در یادگیری ضعف دارند به جای اینکه به آنها کمک شود، رها و به کلاس بعدی هدایت میشوند. نتیجه چنین نظامی، دانشآموزانی هستند که در مقطع پنجم و ششم مشکلات خواندن و نوشتن و نزدیک به بیسوادی مطلق دارند.
اگر کسی بخواهد خلاف جریان حاکم بر آموزش و پرورش عمل کند، راه دشواری در پیش دارد. سپهر در اینباره گفت: وظیفه اصلی بر عهده دانشگاههاست که معلمانی تربیت کنند که بر این وضعیت بحرانی و نگرانکننده تاثیر بگذارند.
اگر خانوادهها بخواهند فشار بر دانشآموزان را کم کنند، باید یاد بگیرند در این شرایط چطور از سلامت روان و رشد همهجانبه بچههایشان محافظت کنند و فقط بر رشد ذهنی و شناختی متمرکز نباشند.
بچهها باید رشد جسمی، استراحت، توسعه روابط اجتماعی و... داشته باشند. والدین میتوانند با رفتارهای خود کاری کنند که فرزندشان مشکلات هیجانی و اضطراب نداشته باشد. ابعاد مختلف «رشد» دانشآموزان که از نظام آموزش و پرورش ما حتی کلمهاش هم حذف شده است، شامل ورزش، هنر و... است و بهنظر من مسئله اصلا هزینههای آموزش این موارد نیست.
خانوادهها هم به این حلقه معیوب اضطرابآور افتادهاند. خانوادهها باید ارزشهایشان تغییر کند و باید به این باور برسند که بچهشان اگر سلامت جسمی داشته باشد، انسان اخلاقمداری باشد، اهل تفریح و ورزش باشد، کتابخوان باشد و... راه درستی را رفتهاند نه اینکه اهل رقابت سنگین با همکلاسیهایش باشد.
آسیبی که «حافظه بازی» ایجاد کرده، این است که دانشآموزان را از کتابخوانی، ادبیات، قصهگویی و... دور کرده است. والدین اگر میخواهند خلاف جریان نظام آموزش و پرورش فعلی حرکت کنند باید فرزندانشان را کتابخوان، ورزشکار و هنرمند بار بیاورند. به بچههایتان بگویید: «اگر نمرهای بگیری که خودت راضی باشی از خودت، کفایت میکند» تا اضطرابش پایین بیاید.
معنی این جمله رها کردن فرزند نیست. این رویه باید در طول سال حاکم باشد نه فقط در شب امتحان. والدینی میتوانند از این روش استفاده کنند که در طول سال با فرزندشان دوست بوده و به تغذیه و سلامت او اهمیت داده باشند. در نتیجه اگر فرزندمان در مدرسه به ناحق تنبیه شد، معلم برخورد نابجایی داشت باید از او حمایت کنیم.
وی تأکید کرد: روانشناسی امروزی نیز معتقد است که همه آدمها میخواهند رشد کنند، اگر دانشآموزی درس نمیخواند حتما دلیلی دارد. متأسفانه مدارس غیرانتفاعی اوضاع بدتری دارند. در همه جای دنیا امتحان ورودی برای ثبتنام دانشآموز ممنوع است. بچههای زیادی به من مراجعه کردهاند بهخصوص در مقطع ابتدایی که از آثار چنین سیستمی در آموزش و پرورش آسیب روانی دیدهاند.
مدرسه اگر هنری دارد باید همه دانشآموزان را ثبتنام کند و پرورش دهد. اگر پول میگیرند، باید سبب پیشرفت بچه ضعیف با استعدادی که در او وجود دارد شوند، نه اینکه هر سال یک عده را با امتحانات ورودی غربال کنند و به باقیماندهها آسیب روانی بزنند. نظام آموزشی ما مسئول برخورد با چنین آسیبهایی است. تستهای ورودی باید غیرقانونی اعلام شود؛ مخصوصا برای بچههای دوره ابتدایی. برخورد با این روش باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود تا آموزش و پرورش مجبور به تغییر روشهایش شود.
راهحلهایی برای آرامش در شب امتحان
کنترل اضطراب شب امتحان کار دشواری است ولی میتوان آن را با راهحلهایی کاهش داد. با رعایت نکاتی در زمینه نحوه رفتار والدین و اولیای مدرسه تا تغذیه دانشآموزان میتوان این شبها را با آرامش بیشتری سپری کرد. با هلیا واحدی، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی درباره این مسائل به گفتوگو نشستهایم.
آیا میتوان مکانیسمی برای آموزش طراحی کرد که استرس امتحان را کم کند؟
عوامل آموزشگاهی و جامعهای زیادی در اضطراب امتحان دخیل هستند؛ انتظارات نابجای معلمان، رقابت ناسالم بهصورت آزمونهای متنوع آموزشگاهی یا منطقهای و ملی که سلامت روانی و عاطفی افراد و خانوادههای آنها را به خطر میاندازد، سیستم آموزشی حاکم بر مدارس، ارزش بیش از حد قائل شدن برای امتحان، مدرکگرایی، تأکید بر ممتاز بودن و نمره 20بهدست آوردن، این تفکر که همهچیز باید به دانشگاه ختم شود و ... اگر همه اینها حذف شده و توجه فقط به یادگیری واقعی به جای انباشت اطلاعات باشد، اضطراب امتحان کاهش و گاها حذف میشود.
بخشی از اضطراب ناشی از رفتار والدین و کادر مدرسه است. آنها باید چه کارهایی را انجام دهند یا انجام ندهند؟
هرگونه سختگیری بیمورد و تنبیه دانشآموز بهدلیل نگرفتن نمرههای عالی، باعث تشدید اضطراب درونی دانشآموز از درس، مدرسه و امتحان میشود. راهحل نمرات پایین بچهها در تنبیه کردن آنها نیست، بلکه در یافتن راهی برای رفع علت اصلی آن است که همانا ضعف یادگیری کودک است.
اگر پدر و مادر خواستهها و معیارهایی دور از توان و استعداد کودکانشان داشته باشند، آنان را چنان نگران و پریشان میکنند که راه دستیابی به موفقیت برایشان غیرممکن و سخت جلوه میکند.
مقایسه مداوم نمرههای فرزندان با هم یا با دوستان و اقوام موجب ناراحتی، فشار روانی و بدبینی نسبت به یکدیگر در آنها میشود. برای تشویق بچهها به درس خواندن میتوان به آنها دلگرمی داد و با حمایتهای کلامی مثبت خود آنها را نسبت به استـعدادهای بالقوهشان آگاه کرد تا بدینترتیب، ریشههای ترس و اضطراب را در آنها از بین برد.
ایجاد آمادگی در بچهها و فراهم آوردن شرایط و امکاناتی که آنها بتوانند با آرامش و راحتی به مطالعه و درس بپردازند، میتواند ترس و اضطراب ناشی از امتحان را در آنها کاهش دهد.
امتحان و استرس ناشی از آن را نمیتوان از هم جدا کرد. چطور میتوان آن را کاهش داد؟
اضطراب امتحان، حالت تشویش، نگرانی و هیجان ناخوشایندی است که اغلب دانشآموزان در ایام امتحانات به آن مبتلا میشوند. گاهی این اضطراب با سردرد، سرگیجه، دلدرد، حالت تهوع، تپش قلب و تنگی نفس نیز همراه میشود. اضطراب امتحان، اضطرابی است که با خودپنداره ضعیف دانشآموز درباره تواناییهای ذهنیاش شناخته شده و موجب کاهش عملکرد او در روزهای پایانی سال تحصیلی میشود.
میزان قابلقبولی از تنش و دلهره در زمان امتحان میتواند سیستم عصبی خودکار انسان را فعال کند و موجب هوشیاری بیشتر او برای کسب موفقیت در امتحان شود. دلیل اصلی این اضطراب همیشه کمکاری، تنبلی یا عدمتسلط بر محتوای درسها نیست، بلکه گاهی دانشآموزان موفق، با انگیزه و درسخوان نیز دچار آثار منفی اضطراب ناشی از امتحان میشوند.
خواب کافی میتواند از شدت اضطراب امتحان بکاهد.(حداقل ۶ و ۷ ساعت خواب در طول شبانهروز). هرگونه بینظمی در برنامه خواب یا کمخوابی موجب کاهش کارایی مغز و افزایش استرس میشود.
تغذیه مناسب نیز تأثیری مستقیم بر عملکرد تحصیلی دانشآموز میگذارد. تحقیقات و پژوهشهای مختلف نشان میدهد رژیمهای غذایی ناسالم و ناکافی تأثیری منفی بر قابلیت فراگیری دانشآموزان، تمرکز حواس و هوشیاری آنان میگذارد.
همانطور که میدانید برخی از غذاها آرامش بخشتر از سایر غذاها هستند. شیر گرم، موز، حبوبات پخته، نان، کاهو، سبزیها، ویتامینها و املاح مختلف ازجمله موادی هستند که مصرف آنها در شرایط استرسآور بالا میرود و نیاز بدن به آنها بیشتر میشود.
دانههای مغزدار (بادام، نخودچی، کشمش، فندق، پسته، گردو) سرشار از منیزیم است و کمبودشان منجر به ناتوانی در یادگیری میشود. از میان میوهها هم سیب، آناناس و خرما بهعلت داشتن انواع ویتامینها و مواد قندی تأثیری مثبت بر فعالیتهای مغزی دارند. موادی که باید از مصرف افراطی آنها در روزهای امتحان پرهیز کرد، عبارتند از: قهوه، شکر، شیرینی، گوشتهای پرچرب (مثل سوسیس و کالباس) و نوشابههای کافئیندار.
ورزش موجب کاهش تنشهای عصبی و استرس میشود. ورزش منظم و سبک موجب افزایش گردش خون در بدن (بهویژه در مغز) و کاهش هورمونهای استرسزا میشود. پیادهروی، دویدن، دوچرخهسواری، شنا و هر ورزش دیگری که موجب فعالیت بدنی و تحرک جسمانی دانشآموز شود، میتواند همین تأثیر را داشته باشد.
عوامل دیگری چون حفظ آرامش محیط هنگام مطالعه یا آزمون، مطالعات قبلی و حل تمرینات مرتبط با موضوع درسی، مطالعه و بحث گروهی در دروس عملی و... میتواند سبب کاهش اضطراب آزمون شود.
نظر شما